dictionary delete
ورود | ثبت نام | جستجو

برای استفاده از سایر امکانات به اپلیکیشن مانامو مراجعه نمایید

download with google play
manamo direct download
ترجمه متن اصلی
عنوان:موقعیت های بد

متن مکالمه:

میزبان: در آمریکا و کانادا، مثل بقیه کشور ها، مردم دوست دارند مهمان به خانه هاشون دعوت کنند.

ولی بعضی اوقات سوء تفاهم پیش میاد و چیزهایی که باعث شرمندگی میشند اتفاق می افته.

به نظر میاد همه یه داستانی برای موقعیت سختی که مربوط به مهمان میشه دارند.

بریم ببینیم.

ریچارد: من به یک پارتی دعوت شده بودم، و من یک ساعت زود رسیدم.

فکر میکردم بیشتر طول بکشه تا به اونجا برسم.

خب، ربکا اومد دم در و شلوار گرم کن پوشیده بود و یه تی شرت قدیمی.

ربکا: اوه، سلام.

ریچارد: ربکا! اوم، من خیلی زود اومدم؟

ربکا: تو اولین نفر هستی.

ریچارد: من اولی هستم.

ریچارد: من میشنیدم صدای دوش آب که از پشت میومد، و البته یدونه مهمون هم اونجا نبود.

میزبان: واو. خب، ما از بعضی مردم پرسیدیم که تو چنین موقعیتی چه کاری انجام میدن.

مرد 1: من چیکار میکردم؟

وانمود میکردم که یه کاری دارم و باید برم به محل مثل اینکه برم به داروخانه یا سوپر مارکت.

بعدش بهش میگفتم که بعدا برمیگردم.

خانم 1: اگر من جاش بودم، عذر خواهی میکردم و بعد پیشنهاد میدادم تا کمک کنم تو کارها مثل چیدن میز.

میزبان: تو اونجارو ترک نمیکردی؟

خانم 1: نه، فکر نمیکنم.

میزبان: و، اگر موقعیت درست بلعکس این بود چطور؟

شما چیکار میکردی اگر میزبان بودی و میهمان زود میرسید؟

خانم 1: اگر من میزبان بودم؟ همون کار واقعا. دعوتش میکردم و ازش میخواستم کار کنه!

میزبان: شما چیکار میکردی؟... حالا بیاید به موقعیت بد دیگه ای نگاه کنیم.

ماریلا: من یه شبی رئیسم و همسرش رو برای شام دعوت کردم.

بهمون خیلی خوش گذشت، ولی اون نمیرفت خونه. نصف شب، من و شوهرم خیلی خسته شده بودیم.

بلاخره، شوهر من سر میز خوابش برد.

رئیس من خیلی شرمنده شد وقتی فهمید که خیلی دیر شده.

من واقعا نمیدونم چیکار کنم وقتی یه میهمان نمیره خونش.

میزبان: میزبان باید چیکار کنه؟ بیایید نظر ها رو ببینیم.

مرد 1: برای من مهم نیست که اگر اون رئیسم هستش. فکر میکنم بهش یاد آوری میکردم که چقدر دیر شده.

مرد 2: من هیچ کاری نمیکردم بجز اینکه وانمود کنم خسته نیستم، بلاخره اون رئیس شماست.

خانم 1: من مطمئن نیستم، ولی فکر میکنم که دروغ میگفتم و بهش میگفتم که من باید صبح زود از خواب بیدار بشم.

بعدش به یه دلیلی فکر میکردم.

میزبان: چه کارهایی انجام میشد،... بیاید به آخرین موقعیت نگاه کنیم.

آنه: همسایه جدیدم من رو برای ناهار دعوت کرد.

من میهمان خوبی بودم: به موقع اومدم. به موقع رفتم. من حتی یه دونه نان خریدم بردم.

که خیلی هم خوبه، چون چیز دیگه ای نمیتونستم بخورم!

ببینید، میزبان غذای دریایی سرو کرد و من از غذای دریایی متنفرم. آلرژی ندارم بهش، ولی واقعا نمیتونم تحملش کنم.

احتمالا ناراحت شده، ولی من باید چیکار میکردم؟

میزبان: میهمان باید چیکار میکرد؟ بیایید ببینیم افرادی که باهاشون صحبت کردیم چی میگن.

مرد 2: فکر کنم من دروغ میگفتم و به میزبان میگفتم به غذاهای دریایی آلرژی دارم.

خانم 1: فکر میکنم شما باید هر چیزی که میزبان درست میکنه بخورید، حتی اگر دوست نداشته باشید.

منظورم اینه که، اگر کسی اینهمه دردسر کشیده که برای شما غذا درست کنه، بی ادبی هستش که نخوریدش.

خانم 2: میدونی، منم یه همچین تجربه ای داشتم یه بار، من یه غذایی دادم با گوجه به یکی که بهش آلرژی داشت.

اون حسابی به هم ریخت. افتضاح بود.

الان وقتی کسی رو به مهمانی دعوت میکنم، بهشون میگم که چه برنامه ای دارم، که مطمئن باشم که اونها میتونن بخورن.

میزبان تو این موقعیت باید از میهمانش میپرسید درباره آلرژی و غذایی که ترجیح داده میشه، قبل از اینکه غذا برنامه ریزی بشه.

میزبان: میبایستی چیکار میکردی؟... ما برخی از راه حل های کاربردی رو شنیدیم در موقعیت های سخت برای میهمان.

الان دیگه باید برای هر چیزی آماده باشید!
title:sticky situations.

Conversation text:

Host: In the United States and Canada, as in most countries, people like to invite guests to their homes.

But sometimes misunderstandings occur and embarrassing things happen.

Everyone seems to have a story about a difficult situation involving a guest.

We're going to look at some of those stories today, then ask people what they would do in these sticky situations.

Let's take a look.

Richard: I was invited to a party, and I arrived an hour early.

I thought it would take me longer to get there.

Well, Rebecca came to the door wearing sweatpants and an old T-shirt.

Rebecca: Oh, hi.

Richard: Rebecca! Um, am I too early?

Rebecca: You're the first one.

Richard: I'm the first one.

Richard: I could hear the shower running in the background, and of course, not a single guest was there.

Host: Wow. Well, we asked some people about what they would have done in this situation.

Man 1: What would I have done?

I would have pretended to have an errand to run in the neighborhood, like going to the drugstore or the grocery store.

And then I would have told her I'd come back later.

Woman 1: If | were him, I would have apologized and then offered to help with things like setting the table.

Host: You wouldn't have left?

Woman 1: No, I don't think so.

Host: And, what if the situation were reversed?

What would you have done if you were the host and a guest arrived early?

Woman 1: If I were the host? Same thing, really. I would have invited him in and put him to work!

Host: What would you have done?... Now let's take a look at another predicament.

Mariela: I invited my boss and her husband to dinner the other night.

We had a great time, but she just wouldn't leave. By midnight, my husband and I were so exhausted.

Finally, my husband fell asleep at the table.

My boss was very embarrassed when she realized it was so late.

I just never know what to do when a guest won't go home.

Host: What should the host have done? Let's get some opinions.

Man 1: I don't care if she is my boss. I think I would have reminded her how late it was.

Man 2: I wouldn't have done anything except pretend I wasn't tired. After all, she's your boss.

Woman 1: I'm not sure, but I think I might have lied and told her I had to wake up early in the morning.

Then I would have thought of some reason.

Host: What would you have done?... Let's take a look at one last situation.

Anne: My new neighbor invited me over for lunch.

I was a good guest: I came on time. I left on time. I even brought a loaf of bread.

It's a good thing, too, because I couldn't eat anything else!

You see, the host served seafood and I hate seafood. I'm not allergic to it, but I really can't stand it.

I probably hurt her feelings, but what should I have done?

Host: What should the guest have done? Let's see what the people we talked with had to say.

Man 2: I think I would have lied and told the host that I was allergic to seafood.

Woman 1: I think you should eat whatever the host makes, even if you don't like it.

I mean, if someone goes to all the trouble to cook you something, it's rude not to eat it.

Woman 2: You know, I had a similar experience once. I served a dish with tomatoes in it to someone who was allergic to them.

He broke out in a rash. It was terrible.

Now when I invite people to dinner, I tell them what I'm planning, to make sure that they can eat it.

The host in that situation should have asked her guests about food allergies and food preferences before she planned the menu.

Host: What would you have done?... We've heard a number of practical solutions to some difficult guest situations.

Now you should be ready for anything!
نظرات کاربران

برای ثبت نظر به اپلیکیشن مانامو مراجعه نمایید.

mrh006
mrh006 1399/05/25

The weather is very, very hot
هوا خیلی خیلی گرمه

amine
amine 1399/05/21

i was invited to a partyمن به یک مهمونی دعوت شده بودم

Hami09
Hami09 1399/05/21

Say less , do more
كمتر بگو، بيشتر عمل من...

khodaverdi
khodaverdi 1399/05/20

Life is a great experience زندگی یک تجربه عالی است

Mother
Mother 1399/05/09

Life has so many ups and downs. It has such bad situations. I'm not going to be bad either, ‌. My practice should not be affected.
اینقدر زندگی فراز و نشیب داره،. اینقدر موقعیت هایه بد داره،. قرار نیست منم بد باشم،‌. نباید رویه من تاثیر ایجاد کنه،.

ahmad1398
ahmad1398 1399/05/07

موقعیت های بد
Sricky situation

zahra230
zahra230 1399/05/06

من دیروزدر موقعیت بدی قرار گرفتم i was in a bad condition yesterday

alireza26win
alireza26win 1399/05/06

موقعیت های بد sricky situation

yekta111
yekta111 1399/05/05

موقعیت های بدsricky situation

taha88
taha88 1399/05/03

موقعیت های بدSticky situations

پست های مشابه

اشتراکی

مکالمه در مورد شغل

شغل و سبک زندگی

video icon

رایگان

طریقه گفتن شغل

شغل و سبک زندگی

video icon

رایگان

آشنایی با برخی شغل ها

شغل و سبک زندگی

video icon

رایگان

صحبت درمورد برنامه های گذشته و حال

شغل و سبک زندگی

headphone icon

رایگان

درس زندگی - 2

شغل و سبک زندگی

video icon

اشتراکی

درس زندگی - 1

شغل و سبک زندگی

video icon

رایگان

کارت چیزیه که من میگم!

شغل و سبک زندگی

video icon

اشتراکی

شغلت چیه؟ تکنسین سونوگرافی

شغل و سبک زندگی

video icon

رایگان

شغلت چیه؟

شغل و سبک زندگی

video icon

اشتراکی

تو در آپارتمان زندگی میکنی ؟

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

هنوز مطمئن نیستم...

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

میتونم رُک باشم؟

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

حدس بزن چی شده؟

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

صبر کن تا این رو بشنوی ...

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

متاسفم که اینو میشنوم.

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

باید صبر کنیم و ببینم چی میشه.

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

راجع به کار هنوز تصمیم نگرفتی؟

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

نیازی نیست اون رو جواب بدی؟

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

وقتشه یکم به خودت آسون بگیری.

شغل و سبک زندگی

headphone icon

اشتراکی

ساعت های طولانی کار کردن

شغل و سبک زندگی

video icon

download from manamo download from google play download from bazar download from myket
telegram icon aparat icon instagram icon
logo-samandehi

© Copyright 2021-2024 www.hamrahsamaneh.com. All Rights Reserved.