dictionary delete
ورود | ثبت نام | جستجو
manamo like icon 1457
manamo comment icon 240

manamo video icon داستان زندگی هیلاری آلن

تلوزیون و سینما تلوزیون و سینما

level icon
manamo like icon 1457
manamo comment icon 240

برای استفاده از سایر امکانات به اپلیکیشن مانامو مراجعه نمایید

download with google play
manamo direct download
ترجمه متن اصلی
عنوان: هیلاری اَلن

متن:

پس ما یک تور خواهیم داشت

که بتونم سلامت روانیم رو به دست بیارم مثل قبل درسته؟

آره که خیلی سریع بتونم برگردم. یک چیزیه که

همیشه برمیگرده. دقیقا!

ولی این برگشتن انگار با مانعی همراهه

ولی نشکن بودن مثل ... مثل زخم های من میمونه

روح من فکر میکنم یه جورایی

میدونی شکسته شده بود

ولی الان برگشته و مثل قبل نیست

ولی در واقع فکر میکنم قوی تره

به این خاطر که اجازه میده اون لحظه ها دوباره ساخته بشه

و قدرتمند بشه از طریق ساختن یه چیز جدید

میشه اسمت رو به ما بگی و اینکه

چطور خودت رو توصیف میکنی

اوه فکر میکنم بخش اسم: هیلاری اَلن

چطور خودم رو توصیف میکنم، فکر میکنم ... معمولا خودمو

کسی که خیلی زیاد خوره علم هستش توصیف میکنم

علم خیلی چیز باحالیه چون باعث میشه

شما کنجکاو باشید که برید همه جا های دنیا رو ببینید

اکی به غیر از دویدن خیلی زیاد

ولی من همچنین شیمی و فیزیولوژی تدریس میکنم

تو یه پیش دانشگاهی کوچیک

و من خیلی یهویی دویدن رو کشف کردم

درست تو این لحظه بود که من به یاد آوردم

مثل یه کلیک خوردن و من فقط احساس کردم که در آرامش هستم

و اینکه واقعا خودم بودم

اووه ... گرفتیش اووه تو دستته

در واقع دلیل اصلی دویدن برای من اینه

که بتونم به فکر حشرات باشم در

در تمام کشور ها و مکان های مختلف آره خیلی شگفت آوره

تو ماه آگوست - آگوست کی؟ سال 2017 من در

فینال مسابقات نوعی از تور جهانی بودم

مثل دو ماراتون از سری ها Sky Running

و من در ترومسو نروژ بودم که

نقطه خیلی دوری در شمال نروژ هستش، در Arctic Circle هستش

به طور کلی مقداری ریزش سنگ بود اونجا

مقداری از سنگ از زیر پای من در رفت

و من در مجموع حدود 45 متر به پایین افتادم

میدونی 7 متر افتادم پرت شدم دوباره 7 متر دیگه افتادم پرت شدم

من قشنگ یادم هستش که انگار قبول کرده بودم

که قراره بمیرم خیلی عجیب غریب بود

صدایی که تو سر من بودم وقتی داشتم پایین می افتادم

طوری بود که انگار داشتم تماشا میکردم که داره اتفاق میوفته

تا وقتی که دیگه فهمیدم نمرده ام

و من در بیمارستان بودم حدودا دو روز بعد

و در واقع مادرم اومد

آره برای همین منظورم اینه که خیلی شدت داشت یعنی من

تا حالا هیچ کدام از استخوان هام در زندگی نشکسته بود تا قبل از این لحظه

و من 14 یا 12 تا از استخوان هام شکسته شده بود میدونی

دو تا از اونها پشتم بود

که میتونم بگم خیلی بدجوری، خیلی صدمات سنگینی بود

ولی یادم میاد که دکتر ها به من میگفتن که

دیگه نمیتونم بدوم دوباره و این واقعا سخت بود

شنیدنش درست دو هفته بعد از این حادثه

به شکل های مختلفی من احساس میکنم که یه جورایی

دارم دوباره ریکاوری رو شروع میکنم

با این حال که نه ماه گذشته بود

من فقط میخواستم که خودم رو با غلت زدن برسونم اون بالا و بمیرم ولی این کارو نکردم

من آگاهانه این انتخاب رو انجام دادم که این کار رو نکنم

ولی این موضوع میتونه خیلی خسته کننده بشه

احساس میکردم که بخشی از من که قوی بود رو از دست دادم

و انگار یه چیزی بود که میتونستم بهش افتخار کنم

و اینکه دیگه نداشته باشمش باید یه جورایی میدونستم

این صفات دیگه رو من در خودم دارم که

به من اجازه میداد که بتونم برگردم دوباره

به اون نقطه ولی حتی به شکل رضایت بخش تری

قدرت چیزی نبود که من فکردم

نکته ای که میخوام بگم اینه که اصلا چیز تک بعدی نیست

اونقدر ساده نیست و فکر میکنم که

من هم قربانی اون شدم - مثل این میمونه که

خودم رو در یک بعد تعریف کنم ... خیلی محدوده

یادم میاد اولین باری که تو مسیر دویدن کوهستانی رفتم دوباره که داشتم یه جورایی

گرم میکردم و میدویدم اینطوری بودم اوه خدا

این فوق العاده هستش یه جوری که فکر میکنم

برای همینه که این رو انقدر دوست دارم و انگار که اصلا مهم نیست که

اگر قرار باشه دوباره برگردم به مسابقه دادن و رقابت کردن

من این ترسم رو دارم که من رو به وسیله اتفاقی که افتاده یاد کنند

فکر میکنم بسیاری از مردم این انتظار رو نداشتن

از من که تا اینجا بیام منظورم اینه که

دکتر های لامصب قطعا فکر نمیکردن

درست موقعی که آسیب پذیر هستی و

اینکه انتخاب کنی بسیار خب من این احساس رو دارم

ولی میخوام ادامه بدم و این خیلی چیز قدرتمندی هستش

سلام. آآه من رو نگاه کن!

اکی. کافیه دیگه
Title: Hilary Allen

Text:

so we'll take a tour

to regain my sane as like before right?

yeah resilient. so one thing that will

always come back. exactly!

but it comes back seems to have foe

but anti-fragile is like... it's like my scars

my spirit I think is like

it was you know broken

but now it's back and it's not the same

but in fact I think it's stronger

because it's let those instances like rebuild

and like reinforce by create something new

can you give us your name and

just how you describe yourself

oh I guess the name part: Hilary Allen

how I describe myself I think... I usually describe

myself as a pretty big science nerd

science is just so cool cuz it's just make

you curious about to see this entire world

okay so besides you know running a lot um

but I also teach chemistry and physiology

and anatomy at a small college

and I just happened to discover running

it was just this moment where I remember

just clicked and I just felt like at peace

and just like it was really me

oh you got it ohh you have him

actually that's like the real reason I run

so I can like think for the bugs in different

countries or places yeah it's amazing

back in August - August what? 2017 I was at

the final race of my kind of World Tour

like ultra running Sky Running Series

and I was in Tromsø Norway which is

super far north in Norway, it's in the Arctic Circle

basically there was some rock fall

some rocks gave way underneath my foot

and I fell in total 150 feet

you know fell 20 feet bounced fell 20 feet again bounced

I definitely remember like accepting

that I was gonna die it was a really weird

narrative in my head when I was falling

it was almost like I was watching it happen

when I finally realized that I wasn't dead

and that I was in the hospital like two days later

and my mother actually came

yeah so I mean it was really intense I mean like

I'd never broken a bone in my life before this moment

I had broken 14 or 12 of them you know

two of which were at my back

like it was pretty they were pretty serious injuries

but I remember the doctors telling me that

I would never run again and that was really

intense to hear like two weeks after my accident

in many ways I feel like I'm kind of

starting my recovery over again

even though it's been nine months

I just wanted like curl up and die but like I didn't

I chose actively to not do that

but that can get really exhausting

I felt like I lost this part of me that was like strong

and like it was something I could like be proud of

and then to not have it anymore I had to kind of know that

I possessed these other attributes that

would allow me to kind of get back

to that point but in an even more fulfilling way

strength is not what I thought it was

my point is it's not so one-dimensional

it's not so simple and I think I fell

victim to that too - it's like defining

myself in one aspect... it's too narrow

I remember the first time I got on the trails again that kinda I was like doing

jogging and like running I was just like oh my gosh

like this is amazing like I think

this is why I love to do this like it doesn't matter

if I'm gonna return to racing or competing

I'm afraid that I'll be defined by what happened

I think many people didn't expect

me to come this far I mean

heck the doctors definitely didn't

right that's literally being vulnerable and

choosing to kind of alright I feel this way

but I'm still gonna keep going and I think that's strong

Hello. aah check me out!

OK. That's good
نظرات کاربران

برای ثبت نظر به اپلیکیشن مانامو مراجعه نمایید.

AMir13741374
AMir13741374 1399/05/31

he clean boardاون تخته را تمیز کن

zahra1356
zahra1356 1399/05/28

he clean board
اون تخته را تمیز کن

marya90
marya90 1399/05/26

She clean windowsاوپنجره هاروتمیزکرد

khalilnejad
khalilnejad 1399/05/23

the story of hillary alleen's life was very starnge and terrifying
داستان زندگی هیلاری الن خیلی عجیب و محشر بود

hayla
hayla 1399/05/21

she clean windowsاو پنجره ها رو تمیز کرد

hanierahimi
hanierahimi 1399/05/19

she clean windows
او پنجره ها رو تمیز کرد

parsaabbasi
parsaabbasi 1399/05/17

اسم دختر من هیلاری است My girl name is hilary

parsa1389
parsa1389 1399/05/14

She clean Windows او پنجره هارو تمیز کرد

Amin1372
Amin1372 1399/05/13

he clean board .او تخته را تمیز کرد ...

nasrin62
nasrin62 1399/05/02

ere
you
kidding
me?داری‌مسخرم‌میکنی

پست های مشابه

اشتراکی

Harry Potter Part 2

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Harry Potter Part 1

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

Friends - Part 4

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

The Office Part 5

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Men in Black

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

The Office Part 4

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

Devious Maids

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Friends - Part 3

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

Friends - Part 2

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

Joker Part 2

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Joker - Part 1

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

The Dark Knight Rises

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

The office Part 3

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Lost

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Falling Down

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Garden State

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

The Big Bang Theory

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Bruce Almighty

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Troy

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Black-ish

تلوزیون و سینما

video icon

download from manamo download from google play download from bazar download from myket
telegram icon aparat icon instagram icon
logo-samandehi

© Copyright 2021-2024 www.hamrahsamaneh.com. All Rights Reserved.